بازخوانی سفرنامه توریست فرانسوی «ژان-باپتیست اوژن ناپلئون فلاندن» در تیران و کرون؛ تصویری از ۱۸۰ سال پیش از قلب ایران مرکزی

اسناد تاریخی بر جای مانده از سفرنامه‌ی یکی از جهانگردان و جغرافی‌دانان فرانسوی قرن نوزدهم، بخشی روشن و ارزشمند از حافظه‌ی جغرافیایی و اجتماعی منطقه تیران و کرون را بازتاب می‌دهد؛ سفری که حدود ۱۸۰ سال پیش، در قالب مأموریتی علمی و فرهنگی به مقصد ایران انجام شد و در آن، نویسنده با دقت فراوان […]

اسناد تاریخی بر جای مانده از سفرنامه‌ی یکی از جهانگردان و جغرافی‌دانان فرانسوی قرن نوزدهم، بخشی روشن و ارزشمند از حافظه‌ی جغرافیایی و اجتماعی منطقه تیران و کرون را بازتاب می‌دهد؛ سفری که حدود ۱۸۰ سال پیش، در قالب مأموریتی علمی و فرهنگی به مقصد ایران انجام شد و در آن، نویسنده با دقت فراوان به بررسی شیوه‌ی زندگی مردم، طبیعت پیرامون، معماری محلی، محصولات کشاورزی و رفتار اجتماعی روستاییان این منطقه پرداخت.

در یادداشت‌های اوژن – که به نظر می‌رسد از شاگردان مکتب شرق‌شناسی فرانسه بوده – آمده است که حوزه‌ی تیران و کرون در نیمه‌ی قرن نوزدهم، نقطه‌ای پویا میان دشتی حاصلخیز و محدوده‌های کوهستانی زاگرس بوده است. در بخشی از نوشته‌ها، او از مسیر پرپیچ و خم جاده‌ی سنگیِ منتهی به کاروانسراها یاد می‌کند و می‌نویسد: «در اینجا آفتاب بر زمین می‌ریزد و سایه‌ی درختان انار و بادام بر خانه‌های خشتی افتاده است؛ مردم ساده، اما پر صلابت، صبح را با بانگ خروس آغاز می‌کنند و شب را با روشنایی چراغ‌های نفتی بدرقه.»

سفرنامه اوژن علاوه بر جنبه‌ی ادبی، حاوی توصیف‌های دقیق از ساختار اجتماعی و اقتصادی منطقه است. او از چشمه‌ها و قنات‌هایی یاد می‌کند که در دل خاک‌های آهکی جریان داشته، و از سهم زنان در صنایع دستی و پارچه‌بافی سخن می‌گوید. درباره‌ی معماری نیز یادآور می‌شود که خانه‌های کوهپایه‌ای با ایوان‌های بلند و دیوارهای گلی، در عین سادگی، هماهنگی عمیقی با اقلیم دارند. در توصیف بازار محلی، او به معامله‌ی «زیره، گندم، عسل و پوست بز» اشاره می‌کند و از شور و صفای رفتار مردم با تعجب و تحسین سخن می‌گوید.

نویسنده، تیران و کرون را نقطه‌ای میان قافله‌راه اصفهان و مسیر غربی زاگرس می‌خواند، جایی که مسافران بین شهر و دشت به‌صورت طبیعی توقف می‌کردند و استراحتی کوتاه در کنار چشمه‌ها داشتند. در نوشته‌هایش آمده که اهالی منطقه، علی‌رغم سختی‌های معیشتی، «با ایمان، نجابت و حس مهمان‌نوازی» شناخته می‌شدند و این اصل را بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ خود می‌دانستند.

از دید پژوهشگران معاصر، این یادداشت‌ها بازتابی از نخستین مواجهه‌ی نگاه غرب با واقعیت زندگی مردم مرکزی ایران است؛ نگاهی که گرچه آمیخته با شگفتی و سکوت، اما سرشار از احترام به اصالت مردمان و طبیعت ایران بود. امروزه با مرور این سفرنامه، می‌توان مسیر تحولات اجتماعی، اقلیمی و کالبدی تیران و کرون را از میانه‌ی قرن نوزدهم تا روزگار حاضر بازشناخت.

انتشار بخش‌هایی از این سفرنامه که به‌تازگی توسط پژوهشگران تاریخ محلی اصفهان بازخوانی شده، یادآور پیوندی دیرین میان فرهنگ و زیست‌بوم ایرانی است — پیوندی که هنوز در نخلستان‌ها، کشتزارها، و خاطرات مردم منطقه زنده است.

با ادای احترام به این میراث فرهنگی

🎙 رسانه مردمی ورپشت